Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش قدس آنلاین،  همایش علمی نقش علوم انسانی ـ اسلامی دیجیتال در پژوهش که امروز در محل سالن همایش های بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء برگزار گردید، پیام تصویری حضرت آیت الله جوادی آملی به مناسبت هفته پژوهش پخش گردید که مشروح آن را در ادامه می خوانید:

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

«الحمد لله ربّ العالمین و صلّی الله علی جمیع الأنبیاء و المرسلین و الأئمّة الهداة المهدیّین و فاطمة الزّهراء(سلام الله علیهم أجمعین) بهم نتولّی و من أعدائهم نتبرّء إلی الله».

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مقدم شما علما فضلا اساتید بزرگ و بزرگوار حوزه محققان مؤلفان و حقشناسان دین را گرامی میداریم و از هفته پژوهش را به همه شما بزرگواران تهنیت عرض میکنیم و آنچه آثار قلمی شما بزرگوران است إنشاءالله به بهترین وجه پاداش دنیا و آخرت بگیرید و نظام اسلامی با برکات علمی و عملی شما به مقصد نهایی خودش برسد.

جریان پژوهش را همراه با تعلیم و تعلّم بر ما لازم کردند. یک بحث در این است که انبیاء آمدند معلم ما شدند «یعلمهم الکتاب و الحکمة» یک بحث در این است که به ما نفرمودند همین که عالم شدید کفایت کنید. همین که معلم شدید همان گفتهها را منتقل کنید. بلکه وقتی به بارگاه ائمه(علیهم السلام) مشرف شدید خود آنها به ما آموختند که به پیشگاه آنها درخواست کنیم عرض کنیم «إنّی محقق لما حققتم و مبطل بما ابطلتم» این جمله که در زیارت جامعه کبیره است گرچه به صورت خبر است، اما جملههایی که در زیارتنامهها هست در مناجات هست در ادعیه است، اینها جملههای خبریهای هستند که به داعی انشا القا میشوند؛ یعنی انسان به بارگاه امام هشتم(سلام الله علیها) که مشرف شد از آن ذات مقدس درخواست میکند که به برکت الهی از خدا بخواهند که من محقق بشوم یک پژوهشگر بشوم که این سه کار را بتواند بکنم: گذشتگاه ما چه فرمودند؟ آیندگان ما چه میخواهند؟ من چگونه گذشته را حفظ کنم و تراث گذشته را حفظ بکنم و قابل عرضه نسل بعد بکنم و تحویل اینها بدهم؟

آنکه فقط گذشته را بلد است محقق نیست. آنکه میخواهد برای آینده بدون سرمایه حرف بزند محقق نیست. محقق یعنی این اضلاع سهگانه را مجتهداً نه مقلداً، مجتهداً بداند. این آرزوی حوزه و امثال حوزه است که به بارگاه امام مشرف میشوند آن درخواست مغفرت و اینها هم سرجایش محفوظ است و اما آنکه حوزه و حوزوی از وجود مبارک امام هشتم و سایر ائمه(علیهم السلام) میخواهند این است که مجتهد باشند، یک؛ اجتهادشان تجزی نباشد، دو؛ اجتهادشان نظیر سابقه فقها نباشد، سه.

خدا غریق رحمت کند بزرگان ما را که مال نسل قبلی بودند، اینها میگفتند که اجتهاد در عصر ائمه(علیهم السلام) به حفظ اقوال بود. سرپرستی اصول نسبت به فروع و اینها را نداشتند.

آنجا اصلی نداشتند، فرعی نداشتند، قواعدی نداشتند. فقاهت در آن روز فتوای امام بود، خیلی هم آسان بود مجتهد شدن.

اگر کسی در محضر امام(سلام الله علیه) باشد، اجتهادش خیلی آسان است اما الآن تلّی از شبهات، تلّی از اشکالات، ورود ضعاف و اقویا، پراکنده شدن اقویا این است که بسیار دشوار است. الآن چارهای جز شناختن اصول، شناخت فروع، سرپرستی و امامت یعنی امامت، یعنی اصول باید امام فروع باشد. انسان باید امامشناس باشد که کدام شیء قاعده است کدام شیء اصل است کدام شیء امام است تا فروعات که امتان این اماماند به پیشگاه این امام ببرد، او را سرفراز کنند، در سایه این میشود در فرع به اصل، این میشود اجتهاد.

اگر انسان این چنین شد دعایش مستجاب است. این میشود «محقق لما حققتم» اما اگر حرفهای گذشته را دارد برای آینده حفظ میکند این یک باربری است که مصرف این گذشت یعنی گذشت! مصرف این حرفها گذشت. شما ببینید برای ذات اقدس الهی وقتی تورات میآورد وقتی انجیل میآورد وقتی قرآن میآورد یک سلسله اصول مشترک دارد که کم است. یک سلسله فروعات فراوانی دارد که تغییر پیدا کرده است. هر عصری هر مصری هر نسلی خواستهای دارد نیازی دارد و ذات اقدس الهی آنچه را که در تورات گفته، در انجیل نگفته است. آنچه که در تورات و انجیل گفته همانها را در قرآن نگفته است. اینها میفرماید که مهیمن یعنی مهیمن! فرمود قرآن مهیمن بر تورات است، مهیمن بر انجیل است، هیمنه دارد، سلطنت دارد، امام آنهاست.

شما الآن که در حوزه و دانشگاه هستید باید مهیمن باشید، وگرنه مصرف کننده هستید. این پژوهش نیست، این مصرف کردن است. حرفهای دیگران را یاد گرفتن و نقل کردن، این حرکت هیمنه نیست، این پژوهش نیست، این مصرف کننده است. مصرف کردن کار مقلدان است. ما وقتی به حضور امام رسیدیم، از ذات مقدس الهی به برکت ائمه میخواهیم که نوآور باشیم. اگر انجیل بعد از تورات است حرفهای تازه دارد و اگر قرآن بعد از آنهاست و هیمنه دارد ما هم حوزه ما باید نسبت به حوزههای گذشته هیمنه داشته باشد. دانشگاه ما نسبت به دانشگاه دیگر هیمنه داشته باشد.

ما باید بفهمیم که مجتهداً حرام نیست. حرفهای تازه آوردن زشت نیست که این قدر فرار میکنیم میگوییم همین مقدار درسی که خواندیم بس است. تا سر رود به سر رو و تا پا به پا بپو! اگر حرفهای تازه آوردیم تازه اول زندگی ماست، وگرنه مصرف کننده دیگران هستیم، مصرف کننده دست چندم و فصل دهم و بیستم.

بنابراین به ما گفتند محقق باش. از نظر علمی باید محقق باشیم. تازه اگر از نظر علمی محقق شدیم، برای هدایت جامعه کافی نیست. باید متحقق باشیم. چون مستحضرید که علم بدترین چیز است برای انحراف.

ما یک چشمی داریم که کارش دیدن است، یک گوشی داریم که کارش شنیدن است هیچ یعنی هیچ! هیچ ارتباطی بین اینها نیست. ممکن است کسی بصیر باشد سمیع نباشد سمیع باشد بصیر نباشد. ائمه(علیهم السلام) آمدند یک قواشناسی کردند، یک نیروشناسی کردند، آنکه در رأس قرار دارد نفس است. اینکه در بخش جهاندانی و جهانبینی قرار گرفته است که خوب میفهمد هم بود و نبود را هم باید و نباید را، هم میفهمد چه هست هم میفهمد چه نیست، هم میفهمد چه باید هم میفهمد چه نباید، اما هیچ کاری از او ساخته نیست. این بنام عقل نظری است. این کار حوزه و دانشگاه است که هیچ کاری از او ساخته نیست.

آنچه که آدم میسازد همین است که فرمود: «العقل ما عبد به الرحمن و اکتسب به الجنان» این آن قدر امامت دارد رهبری دارد که بایدها را عمل میکند نبایدها را طرد میکند. خوبیها را میگیرد بدیها را طرد میکند. این میشود امام.

این حرفها بوسیدنی است. اینکه میبینید ما حرم رفتیم در و دیوار را میبوسیم برای اینکه اینها حرف تازه آوردند. فرمود به اینکه حوزه رفتی درس خواندید مجتهد شدید یک علمی پیدا کردید، اما این ممکن است شما را به گودال بیاندازد! مگر نخواندید در قرآن که فرمود: «و جحدوا بها واستیقنتها انفسهم»؟ با اینکه صد درصد مطلبی برای یک عدهای یقین است عمداً بیراهه میروند!؟ هر جا پیغمبری آمد چندین متنبّی آمدند. چندین متنبّی در برابر انبیا آمدند. تمام این انحرافها مال حوزه و دانشگاه است. تمام این لغزشها مال حوزه و دانشگاه است.

آنکه از سجاده و نماز شب و دعای کمیل و زیارت و ناله و اشک برمیخیزد همین است که فرمود «العلم بالعقل یعتقل» یعنی عقل عملی این کارش عقال کردن است. زانوبند دستش است جلوی این علم و عالم را میگیرد پایش را عقال میکند که هر حرفی را نزن. اینکه قرآن فرمود «و جحدوا بها و استیقنتها» استیقن بالاتر و یقینیتر و قویتر از تیقّن است. فرمود صد درصد مطلب برای اینها روشن است اما بیراهه میروند و راه دیگران را هم میبندند. پس از حوزه بدون دین کاری ساخته نیست. دینشناسی غیر از دینداری است. ما دو دستگاه کاملاً از هم جدا داریم. یک دستگاه جزم است و تصور است و تصدیق است و عالمانه است و حوزه و دانشگاه شدن است. یک دسته عزم است و اراده است و ایمان. عزم یعنی عزم. جزم یعنی جزم. هیچ ارتباطی هم باهم ندارند فرمودند به اینک اینها صد درصد میدانند که چه چیزی بد است و چه چیزی خوب است. اما عالماً عامداً بیراهه میروند. این همه مشکلات اختلاس و امثال ذلک روی همین است. کسی نیست که نداند اینها بد است. کسی نیست که نداند اینها جامعه را به زحمت انداختن بد است.

اینکه فرمود «و جحدوا بها و استیقنتها انفسهم» کار را به دست این باید بسپاریم؟ اینکه وجود مبارک موسای کلیم به فرعون فرمود برای تو صد درصد مسلّم شد که حق با من است «لقد علمت ما انزل هؤلاء الا رب السموات و الارض بصائر» فرمود برای تو مسلّم شد حق با من است شما تردیدی نداری. پس میشود انسان صد درصد بداند که چه چیزی بد است و عمل نکند به حق، و عمل بکند طبق آن بد، چون کاملاً مرزها جداست.

اما روح اگر قوی باشد و امامت خوب داشته باشد رهبری خوب داشته باشد، این علم را این جزم را در خدمت عزم قرار میدهد فرمود «بالعقل یعتقل العلم» با این عقل عملی دست و پای این علم را عقال میکند که بیجا حرف نزند، بیجا چیز ننویسد. تا علم حوزه با دین حوزویان عقال نشود مشکل داریم. تا علم دانشگاه با ایمان دانشگاهیها عقال نشود مشکل داریم پژوهش یعنی این، نه پژوهش یعنی فهمیدن. چه کسی نوشته؟ چه کسی حاشیه نوشته؟ چه کسی بالا کرده چه کسی پایین کرده؟ فرمود «بالعقل» این حرفها بوسیدنی نیست؟

ما اگر حرم میرویم در و دیوار را میبوسیم برای این حرفهای تازه است. ما خیال میکنیم حوزه برای ما کافی است، دانشگاه برای ما کافی است.

ما یک جزم داریم که این میتواند بسازد و ببافد که «زید قائمٌ» با اینکه میداند نشسته است. چرا؟ برای اینکه این عقل نظری کارش جزم است این کاری به بد و خوب ندارد، کاری به حلال و حرام ندارد. آنکه عزم دارد عقل عملی است مرزشان کاملاً از هم جداست.

آدم میتواند یک چیزی را که صد درصد برای او ثابت شده حق است بر خلاف عمل بکند. زیرا آنکه عمل میکند تصمیم میگیرد، عزم یعنی عزم. آن یک چیز دیگری است. این نام شریفش عقل عملی است. این عقل نظری است، عقل نظری هم بود و نبود را خوب میفهمد که مال حکمت و فلسفه و اینهاست هم باید و نباید را خوب میفهمد که مال فقه و اخلاق و اینهاست هم در فهم باید و نباید مجتهد میشود هم در فهم بود و نبود

اما حالا من باید تصمیم بگیرم انجام بدهم یا انجام ندهم! اینکه به امام عرض میکنیم توفیق بدهید که من «محقق لما حققتم و مبطل لما ابطلتم» اگر این شد، إنشاءالله جمله سوم هم عملی میشود «و محتمل لعلکم» «محتمل» جمله خبریه است به داعی انشا است همه این جملههای زیارت و ادعیه و اینها جمله خبریهای است به داعی انشا ، القا شده است. «محتمل» نه یعنی احتمال بدهم. یعنی بیایم حمل بکنم. مگر شما نفرمودید که ما یک سلسله علوم ویژه داریم؟ هر کسی لایق نیست و بعضی لایق هستند و این علم ویژه ما را فقط ملائکه و انبیا حل میکنند! بعد فرمود غیر از ملائکه و انبیا، «عبد امتحن الله قلبه بالتقوی»، ما امیدواریم به برکت شما جزء بندگانی باشیم که علم ویژهای که ملائکه حمل میکنند ما حمل بکنیم «و محتمل لعلمکم».

مگر نفرمود که «إن لنا علم لا یحتمله الا ملک مقرب أو نبی مرسل أو عبد المتحن الله قلبه للتقوی»؟ ما هم آمدیم که دعاهای ما مستجاب بشود درباره جامعه ما ملت ما مسئولین ما، آنها سرجایش محفوظ است. هم آمدیم که محققانه برگردیم. آن علومی که در جاهای دیگر نیست و فقط در حرمهای شماست آن را به ما بدهید. این جمله خبریهای است که به داعی انشا القا شده است یعنی آنکه شما فرمودی «لا یحتمله الا عبد امتحن الله قلبه للتقوی» آن باید باشد این میشود پژوهش وگرنه آن پژوهشهای قبلی امر حوزه بود. سالیان متمادی نهایه مرحوم علامه در اصول میخواندند بعد کمکم قوانین پیش آمد و صاحب معالم. صاحب معالم پیش آمد و آن نهایه علامه رخت بربست و قوانین. بعد کمکم فصول آمد و فصل هم چند مدتی رواج داشت و بعد مال آقای مظفر(رضوان الله علیهم اجمعین) پیدا شد. اینها تغییر است. اینها کارهای ساده روزانه است. اینها را که نمیگویند پژوهش.

اگر کسی به جایی رسید که در برابر امام رضا بگوید «إنی محقق لما حققتم» بعد بگوید «محتمل لعلمکم» او لیاقت دارد که جزء پژوهشگرها باشد چون چیزی را میخواهد پژوهش کند که گیرش بیاید که در جای دیگر نباشد. این علومی که در جای دیگران فراوان است، ریخته است اصلاً. این علومی که در حوزه است ریخته است. علومی که در دانشگاه است ریخته است. میلیونها نفر همین درسها را بلد هستند میلیونها نفر هم آن درسهای دانشگاهی را بلد هستند. الآن رفته به زیر آورد چرخ نیلوفری را! الآن مثل اینکه مسافر روزانه پیاده میکنند از زمین به آسمان از آسمان به زمین ماهواره میبرند اینها رفت و آمد دارند. اما همینها که آسمان را وجب به وجب شناختند زمین وجب به وجب شناختند روزانه مسافر میبرند و میآورند در قیامت کور محشور میشوند «و نحشره یوم القیامة اعمی».

در پایان سوره مبارکه «طه» دارد که این اعتراض میکند «رب لم حشرتنی اعمی» چرا مرا کور محشور کردی؟ «و قد کنت بصیرا» من که در دنیا چشم داشتم. فرمود: «کذلک». «کذلک یعنی کذلک»! یعنی تو چشم نداشتی. کور بودی الآن هم کوری. زمین را وجب به وجب دیدی اما زمینساز را ندیدی. گفتیم «أ فلا ینظرون الی الابل کیف خلقت» که ندیدی. «و الی السماء کیف رفعت» که ندیدی. «و الی الارض کیف سطحت» که ندیدی. «و الی الجبال کیف نصبت» که ندیدی. اینها پس کور هستی.

عرض کرد «رب لم حشرتنی اعمی و قد کنت بصیرا» فرمود «کذلک» یعنی همین جور بودی. خیلیها ممکن است در حوزه باشند در دانشگاه باشند کور محشور بشوند. اگر ما طوری بودیم که کار اویش قرن از ما ساخته بود، این جهان ما اصلاح بود، نظام ما اصلاح بود. نه بیراهه میرفتیم نه راه کسی را میبستیم.

پس این پژوهشهای عادی اینها آن ردیفهای خیلی نازل نازل نازل است که از ما اینها را نخواستند اینها مقدمات کار است. یک پژوهش که انسان بتواند در برابر امام بگوید «إنّی محقق لما حققتم و مبطل لما ابطلتم و محتمل لعلمکم» انبیا آمدند هر کدام که آمد کتاب آورد، اما ما کتابی داریم که هیمنه دارد. اگر هیمنه دارد ما اهل این کتابیم باید ما مهمین بر ملل دیگر باشیم. آن وقت خدای ناکرده در صف دیگر قرار بگیرم که نمیشود.

اما این همه حرفها زمینه است برای اینکه ما سرمایه داریم، یک؛ میتوانیم از این سرمایه استفاده کنیم، دو؛ و این سرمایه ما سرمایه علمی از یک سو و سرمایه عملی است از سوی دیگر و این کلام بوسیدنی امام فرمود که «بالعقل یعتقل العلم» اول فرمود «علینا القاء الاصول و علیکم التفریع» شما شاگرد باشید حرفهای این و آن را یاد بگیرید صاحب جواهر این را گفته و فلان کس این را گفته، این هنر نیست. اگر صاحب جواهر شدی اگر شیخ انصاری شدی، نیمه هنر است. تازه نیمه هنر است. اما فرمود اگر آن عقل عملیتان فعال بود، که این علم را عقال کرد، نگذاشت بیجا حرف بزنید، علیه کسی حرف بزنید، آبروی کسی را ببرید، کسی را تحقیر بکنید و این را نردبان قرار بدهید برای مراتب بالاتر، «بالعقل یعتقل العلم».

اول فرمود «علینا القاء الاصول و علیکم التفریع» الا و لابد باید مجتهد باشید. مقلد شدی، کاری از تو ساخته نیست، عوام هستی. اگر مجتهد شدی، تازه این را که سرکشی میکند باید با عقل عملی عقال کنی. نه بیراهه بروی نه راه کسی را ببندی «بالعقل یعتقل العلم» یعنی علم چموشی میکند اینکه حضرت به آن شتربان فرمود «اعقل و توکل» دیگران گفتند با توکل زانوی اشتر ببند همین است. این هوس ما عقال میخواهد آن هوای ما عقال میخواهد، این غرور ما عقال میخواهد این را فرمود با عقل عملی کمترین که یافت میشود این عقل عملی است. بین جزم و عزم هم کاملاً فرق است. آنکه باید عزم داشته باشد چیز دیگری است اینکه باید جزم داشته باشد این آسان است برایش. این دروغ گفتن فعل است این عقل عملی که ندارد چون عقل عملی ندارد وهم و خیال بجای او نشسته است. علم را عقل نظری دارد عقل نظری میگوید زید غایب نیست، تحقیق کرده دیده که ایستاده نیست، اما عقل نظری بیچاره که دروغ نمیگوید. دروغ فعل است. این کذب فعل است، این مال عقل عملی است. چون عقل عملی نیست و وهم بجای او نشسته خیال بجای او نشسته «و جحدوا بها و استیقنتها انفسهم» بجای او نشسته، به تعبیری موسای کلیم(سلام الله علیه) عالماً عامداً این شخص دروغ میگوید! چون عقل عملی نیست، وهم و خیال و اماره بالسوء اینجا نشسته است.

این اماره بالسوء الآن دارد دروغ میگوید که امیدواریم ذات اقدس الهی به برکت خونهای پاک شهداء نظام ما جامعه ما حوزه ما ایران اسلامی ما را در سایه ولیاش حفظ بکند. خطر غزه را به صهیونیسم برگرداند. خطر خاورمیانه را به صهیونیسم برگرداند خطر این منطقه را به آمریکای پلید برگرداند و این نظام را تا ظهور صاحب اصلیاش از هر خطری حفظ بکند و از همه شما محققان و پژوهشگران حقشناسی میکنیم. از ذات اقدس الهی مسئلت میکنیم که به همه شما آثار قلمی شما و قدمی شما خیر دنیا و آخرت بدهد. همه کسانی که با شما همکاری میکنند در پژوهشهای حوزه در شعب گوناگون حوزه مشمول عنایت ویژه ولی عصر قرار بدهد.

«غفر الله لنا و لکم و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته»

منبع: خبرگزاری فارس

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: حوزه علمیه جوادی آملی وحدت حوزه و دانشگاه ائمه علیهم السلام حوزه و دانشگاه ذات اقدس الهی حرف های تازه عقل عملی مصرف کننده ساخته نیست حرف ها سلام الله عقل نظری صد درصد چه کسی ی محقق

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۱۶۰۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سفر به سومین دیار حرم اهل بیت (ع) در ایران -  بخش نخست

از آنجا که این جایگاه ، بنا به ویژگی های علمی در زمینه‌های اصول و فقه و دیگر علوم جاری در حوزه‌های علمیه مورد توجه قرار داشته و دارد و با وجود درایت و تیزنگری ، هوشمندی ، سیاستمداری و آشنایی با اوضاع و شرایط جامعه مسلمانان اعم از سنی و شیعه و نیز دیگر جوامع مذهبی جهان، در هر دوران شخصی را به عنوان «مرجع جامع‌الشرایط» به جامعه شیعیان معرفی می کند.

از این رو سنت مراجع شیعه، بذل توجه به مراکز اصلی شیعه بوده و می باشد که در این میان حجة ‌الاسلام والمسلمین جناب آقای حاج سید جواد شهرستانی ، داماد و نماینده تام‌الاختیار حضرت آیة الله العظمی سیستانی در نزدیک به سه دهه اخیر ، برای نخستین بار دست به سفرهای درون‌مرزی و برون ‌مرزی زده و بدین ترتیب به امور شیعیان و حوزه‌های علمیه و مدارس وابسته به آن ، در درجه نخست و نیز اصولاً آگاهی از وضع و شرایط اجتماعی و اقتصادی آنان و رفع نیازمندی های شیعیان می ‌پردازد.
بدون تردید شرایط کنونی جهان به ویژه در منطقه و برنامه‌ریزی ‌های سیاست جهانی برای وارونه جلوه دادن چهره اسلام حقیقی و نیز تحقیر و به انزوا کشانیدن مسلمانان به ویژه شیعیان در جای جای جهان، خصوصاً در منطقه خاورمیانه ، مسئولیت سنگین‌تری را متوجه نهاد مرجعیت نموده و از این روست که می ‌بایست با سفرهای دوره‌ای هراز چندگاهی ، ضمن آشنایی با شرایط اجتماعی و اقتصادی شیعیان به طور خاصً و دیگر جوامع مسلمان به طور عام، به رفع نیازمندیی ها و به‌روز درآوردن مراکز علمی فرهنگی آنان اقدام گردیده و از سوی دیگر موجب دلگرمی آنان گردد که این عزیزان احساس کنند همواره دارای پشتوانه و مرکزی هستند که در اندیشه آنان بوده و دغدغه آنان را در سر دارد.

اینجانب که در این چند دهه اغلب توفیق همراهی با معظًم له و هیأت همراه در سفرهای درون مرزی و برون مرزی را داشته و پیش از این گزارش های گوناگونی از این سفرها را همچون سفر های برون مرزی به کشور های لبنان ، افغانستان ، هند ، کشمیر ….و نیز درون مرزی چون سفر به بخش های شمال ، جنوب و شرق کشور را منتشر ساخته ام ، سعی داشته ام تا آن جا که ممکن است بصورت گذرا ، بخشی از فعالیت های این گونه سفرها را که اغلب با دیدار ها از مراکز حوزه های علمیه ، مدارس ، اساتید علمی آنان ، أئمه جمعه و جماعات ، و شخصیت های علمی حوزوی ، نیز اجتماعی و سیاسی و گاه بر اساس ضرورت ، دیدار با مردم مناطق محروم کشور را به نظر خوانندگان ، و نیز ثبت در تاریخ ، به قلم آورم.
در همین راستا توفیق یار گردید که در تاریخ شنبه ۲۵ فروردین ماه جاری (۱۴۰۳ شمسی ) به مدت چهار روز با هیأت اعزامی از سوی دفتر آیة الله العظمی سیستانی ، که به ریاست و مدیریت و حضور جناب حجة الاسلام و المسلمین حاج سید جواد شهرستانی به استان فارس ( شیراز ، کازرون ، جهرم و فسا ) ، سفر کرده و پس از زیارت از دو مرقد مطهر سید علاء الدین ، و شاهچراغ علیهم السلام و دیدار با تولیت های این دو مزار مبارک و دیدار با امام جمعه های شیراز ، کازرون ، جهرم ، فسا و جز این ها از أئمه جمعه دیگر شهرهای این دیار ، به دیدار باطلاب علوم دینی در مدارس و حوزه های علمیه متعدد آن ، ودیدار با علماء و شخصیت های حوزوی و اساتید این بلاد صورت پذیرفت.

در این سفر نزدیک به بیش از پنجاه دیدار در برنامه گنجانیده شده بود که برنامه همه روزه از شش بامداد ، تا ساعت دو بامداد روز بعد ادامه می یافت که بحمد الله همچون دیگر سفرهای معظم له ، از سفرهای موفق بشمار می آمد.
امیدوارم توفیق یار گردد که در این راستا و دیدارها قلم نگاره هایی را به تحریر در آورم.
گفتنی است که شیراز در سال۷۴ هجری به دست مسلمانان فتح شد. هجرت امام رضا (علیه‌السلام) به ایران ، خیل عاشقان ولایت و سادات علوی را راهی ایران نمود که برخی از آنان در شیراز به دست حاکمان عباسی به شهادت رسیدند.
تاریخ پیدایش حوزه علمیه شیراز به قرن دوم با روی کار آمدن آل بویه باز می‌گردد و با به قدرت رسیدن صفویان و افزایش قدرت تشیع حوزه علمیه شیراز نیز رو به گسترش پا نهاد و تا به امروز این راه را ادامه داده است.
این دوره از قرن دوم شروع و تا قرن دهم ادامه می‌یابد. حکومت آل بویه موجب شکوفایی حوزه علمیه شیراز در این دوره است و برخی از فقها و حکیمان از این دیار به کاروان دانش می‌پیوندند. اواسط قرن چهارم هجری شیراز به تصرف دیلمیان درآمده و تشیع به عنوان مذهب رسمی مورد توجه قرار گرفته است.
از فعالیت‌های فرهنگی آل بویه در این دوره مسجد جمعه و کتابخانه عضدالدولة است. این روند موجب گشت تا در قرن پنجم هجری دانشمندانی شیعی از این سرزمین پا به عرصه نهند.
در دوره‌های بعد که به هفتم تا دهم هجری تعلق دارد نام ۳۱ مدرسه علمیه در حوزه شیراز ثبت شده است.

صفویان در نشر تشیع در ایران هر چند پیشگام بشمار نمی آیند و برخی دیگر از حکومت‌های شیعه چون آل بویه و علویان بر آنان پیشی دارند، لیکن آنها در دایره گسترده‌تری تمدن اسلامی و فرهنگ شیعی را نشر داده‌اند. آغاز دوره دوم حوزه علمیه شیراز با استقرار دولت صفوی آغاز و تا قرن پانزدهم ادامه می‌یابد.
با رواج فرهنگ شیعی در ایران بسیاری از دانشمندان بحرین و با توجه به نزدیکی جغرافیایی ، از اوایل قرن یازدهم به شیراز مهاجرت نموده و در این شهر مقیم شدند.

برخی از مشهورترین این بزرگان عبارتند از :
سید ابو علی ماجد ، فرزند سید هاشم بحرانی (متوفی ۱۰۲۸. ق) ، احمد بن عبد السلام بحرانی (زنده به سال ۱۰۲۸. ق) ، شیخ صایح بن عبد الکریم بحرانی (متوفی ۱۰۹۸. ق) ، سید ماجد فرزند سید محمد بحرانی (زنده به سال ۱۰۹۷. ق) ، شیخ یوسف بحرانی (۱۱۰۷ـ۱۱۸۶. ق) صاحب کتاب « الحدائق الناضره » که به صاحب حدائق شهرت یافته است.
در این دوره ده‌ها مدرسه علمیه در شیراز به عنوان نهاد آموزشی به فعالیت مشغول بودند که مهمترین آن ها اشاره می نمایم:
مدرسه محبیه ، مدرسه خان ، مدرسه میرزا لطفی ، مدرسه‌ هاشمیه ، مدرسه اسماعیلی ، مدرسه حکیم ، مدرسه نظامیه ، مدرسه امامیه ،
مدرسه صالحیه ، دمدرسه مقیمیه ، مدرسه حاجی میرزا خان ، مدرسه آقا بابا خان ، مدرسه شفاعیه.
از بزرگان این دوره می توان به « صدر المتألهین شیرازی » و «حاج میرزا محمدحسن» معروف به « میرزای شیرازی » اشاره نمود که هر چند هیچیک از این دو بزرگ در شیراز اقامت دائم نداشته‌اند، لیکن نام شیراز را به عنوان دیاری شیعی که فرزانگانی در فلسفه و فقه را به جهان تشیع عرضه نموده است ، در خاطره‌ها زنده می‌کنند. به ویژه میرزای شیرزای که در تاریخ شیعه به ( المجدًد الشیرازی ) شهرت یافت که نهضت ضد استعماری تنباکو را به وجود آورد و با فتوای تاریخی و تاثیر گزار خود ، قدرت دینی عالمان شیعه را به نمایش گذاشت.

همانطور که پیش از این اشاره گردید هجرت امام رضا (علیه‌السلام) به ایران ، خیل عاشقان ولایت و سادات علوی را راهی ایران نمود که برخی از آنان در شیراز به دست حاکمان عباسی به شهادت رسیدند.

برخی از این بزرگان عبارتند از:
احمد بن موسی الکاظم معروف به شاهچراغ ، سید علاءالدین حسین بن موسی الکاظم علیه السلام، (برادر کوچکتر شاهچراغ ) ، محمد بن موسی الکاظم ، علی بن حمزة بن موسی الکاظم ، ابراهیم عسکر بن موسی بن ابراهیم أصغر بن موسی الکاظم ،حسین بن اسحاق بن موسی الکاظم ، محمد بن حسن بن حسن بن حسین بن اسحاق بن موسی الکاظم ،
قاسم بن احمد بن حسن بن سلیمان بن قاسم الرسی ابن ابراهیم طباطبا بن اسماعیل بن ابراهیم بن حسن بن حسن بن علی بن ابیطالب علیهم السلام که هرکدام از این بزرگان دارای حرم و بارگاه های باشکوهی در شیراز می باشند و مردم این دیار از رشحات معنوی پیکر های پاک نهفته در خاک آن همواره در طول تاریخ بهره مند بوده و می باشند.
در حقیقت شیعه از قرن دوم هجری در شیراز حضور یافته و در طی سال‌ها به جایگاه رفیعی نایل آمده است.
از اواخر قرن سیزدهم هجری ، حوزه علمیه شیراز شاهد تعداد قابل توجهی از دانشمندان فرزانه در فقه و اصول و معارف الهی گردید که برخی از آنان با موضع‌گیری در مقابل شیخیه کرمان، کتاب‌هایی را در ردّ فرقه شیخیه به رشته تحریر درآوردند و برخی بر علیه استعمار انگلیس موضع‌گیری نموده و مردم را علیه آنان بسیج کردند.

در اینجا به برخی از مشاهیر دانشمندان شیراز اشاره می نمایم:

حجة ‌الاسلام میرزا محمد ابراهیم شیرازی (قرن سیزدهم) ، حجة ‌الاسلام آقا سید ابو الحسن دستغیب شیرازی (متوفی بعد از ۱۳۰۰. ق) وی در علوم عقلی و ریاضی مهارت بسزایی داشتند ، حجة الاسلام سید ابو القاسم شیرازی (متوفی حدود ۱۲۸۰. ق) وی از مدرسین حوزه علمیه شیراز بود ،
حجة الاسلام سید احمد بن سید عبد الکریم شیرازی (متوفی حدود ۱۲۵۰. ق) وی از دانشمندان متبحّر حوزه شیراز بود، « کشف الاسرار ، جبر و اختیار » از آثار اوست ، آیة ‌الله سید اسماعیل بن سید رضی شیرازی (۱۲۵۸ـ۱۳۰۵. ق) وی پدر حضرت آیة الله العظمی میرزا عبد الهادی شیرازی و پسر عموی میرزای بزرگ شیرازی بوده و از علمای جلیل القدر و فقهای عصر خویش محسوب می‌شده است ، آیة الله سید میرزا آقا فرزند سیداحمد مستوفی حسنی شیرازی که داماد میرزای شیرازی بشمار می آمد ، آیة ‌الله العظمی شیخ محمد باقر شیرازی ، که از معاصرین وحید بهبهانی و علامه بحر العلوم است ، آیة ‌الله العظمی سید محمد باقر موسوی طیب شیرازی (متوفی حدود ۱۲۳۵. ق) وی از عالمان متبحر قرن سیزدهم هجری است ، آیة الله شیخ محمدجعفر بن محمد، « ملًا آقا بزرگ شیرازی » (متوفی حدود ۱۳۰۰. ق) معظم له از مراجع قضاء و افتاء شیراز محسوب می‌شد ، حجة الاسلام شیخ جعفر تجوری شیرازی ، که از شاگردان مجدد شیرازی بشمار می آمد ، حجة ‌الاسلام شیخ محمدجواد فرزند محمدرضا آیت‌اللهی (متولد ۱۳۰۹. ق)، حجة ‌الاسلام ملا محمد جواد شیرازی (متوفی حدود ۱۲۶۰. ق)، ایشان از فقهای شیراز و مؤلفان آن سامان است « الکواکب المضیئة » از جمله تالیفات او می‌باشد ، حجة الاسلام سید حسین بن محمد رضا حسینی شیرازی ، وی عالمی فاضل و از شاگردان شیخ فضل الله نوری است، حجة ‌الاسلام شیخ محمد رضا بن اسد الله عالمی (متوفی حدود ۱۳۴۰. ق)، وی از ادیبان شیراز است. « بصیر السعداء » و « عقود الدرً النضید » از آثار اوست ، حجة الاسلام سید محمد رضا بن اسماعیل موسوی شیرازی (۱۲۲۳ـ۱۳۰۰. ق)، وی از شاگردان حاجی کلباسی است و کتاب‌هایی در معارف اسلامی نگاشته است ، آیة ‌الله شیخ عبد الجبار شیرازی (متوفی ۱۳۱۹. ق)، وی از فقهای شیراز و از شاگردان شیخ انصاری و میرزای بزرگ شیرازی و مرجع مردم شیراز در مسایل شرعی و احکام دینی بوده است ،


آیة ‌الله العظمی سید عبد الهادی حسینی شیرازی (۱۳۰۵ـ۱۳۸۳. ق) ، آیة الله سید علی اکبر فال اسیری شیرازی (متوفی ۱۳۱۹. ق)، وی از فقهای بزرگ عصر خویش و از شاگردان میرزا حبیب الله رشتی است که نهضت تنباکو را در شیراز هدایت نمود ، آیة الله حاج سید محمد باقر آیة اللهی (متولد ۱۳۲۲. ق)، وی فرزند آیت‌الله العظمی میرعبدالباقی است که از حوزه علمیه شیراز، نجف ، اصفهان و قم بهره برده سپس به شیراز بازگشته و به خدمات دینی مشغول شده است ، حجة ‌الاسلام سید محمد کاظم آیة اللهی (متولد ۱۳۳۲. ق)، وی فرزند دیگر آیة الله میر عبد الباقی است که در حوزه علمیه شیراز و قم به تحصیل پرداخته و کتاب‌ها و رساله‌هایی در فقه به رشته تحریر درآورده است ، آیة ‌الله سید ابو القاسم ارسنجانی (متولد ۱۳۱۸. ق)، وی از طلاب شیراز بود که برای تکمیل تعالیم دینی راهی نجف اشرف شده بود لیکن با تبعید آیات عظام نجف به قم در سال ۱۳۴۲. ق به ایران آمد و پس از تحصیل در مکتب مرحوم‌ آیة الله حائری یزدی و میر سید علی یثربی به شیراز رفته و به تدریس در آن حوزه و ترویج احکام دین پرداخت ، آیة‌الله العظمی شیخ جعفر بن محمد حسین محلاتی شیرازی (متولد ۱۲۴۳. ق)، معظم له از مجتهدان شیراز بود که از اساتید حوزه‌های علمیه شیراز، سامراء و نجف بهره برده و در شیراز اسکان یافته بود. وی در جنگ جهانی اول ( ۱۳۳۲ـ۱۳۳۷ ق ) مردم را به دفاع از ایران و جنگ با دولت انگلیس فراخواند. در این ایام خود نیز لباس رزم پوشیده و به صف مبارزان پیوست تا اینکه انگلیسی‌ها بوشهر را تخلیه کردند ، آیة ‌الله سید صدر الدین مجتهد شیرازی (متولد ۱۲۲۱. ق)، ایشان از دانش آموختگان حوزه شیراز و نجف می‌باشد که پس از تحصیل به موطن خویش بازگشته و «جمعیت انصار» را تشکیل دادند.

از آثار ایشان یک دوره دایرةالمعارف بیست جلدی به نام « مجموعة الاشتات » است ، آیة ‌الله میرزا ابراهیم بن محمد علی مجتهد محلاتی شیرازی (متوفی ۱۳۳۶. ق)، ایشان از فقها و مجتهدان جامع الشرایط و از شاگردان مجدد شیرازی است که تقریرات درس استاد در فقه و اصول را به رشته تحریر درآورده است ، آیة الله سید نور الدین بن میرزا ابو طالب حسینی شیرازی ایشان از آیات عظام نجف اشرف اجازه اجتهاد دریافت کرده و به تالیف کتاب و ارشاد مردم مشغول بود ، آیة الله العظمی شیخ بهاء الدین محلاتی فرزند شیخ جعفر از بزرگ علماء و مراجع عصر ما در استان فارس بشمار می آمد. بزرگ خاندان محلاتی شیراز «آخوند ملا محمد علی محلاتی » است که در سال ۱۲۶۰ هـ. ق. از محلات به شیراز هجرت کرد و در سال ۱۲۸۴ هـ. ق. در این شهر بدرود حیات گفت. وی خانواده محلاتی‌ها را در شیراز تشکیل داده و به مناسبت محلاتی بودن ، فرزندانش این عنوان را برای نام خانوادگی خویش برگزیدند. ملا محمدعلی محلاتی اصلا شوشتری بوده و جدش «آخوند ملا محمد شوشتری » از شوشتر به محلات هجرت نموده و در آن جا سکنی گزیده بود. « محمد بن علی نجار »، جد بزرگ ملا محمدعلی محلاتی یکی از علمای معروف شوشتر بوده است.

گفتنی است که عالمان و فقیهان سترگی در این دیار از قرن دوم تا کنون سر بر آورده و نه تنها شیراز و پیرامون آن را ، بلکه حوزه های علمیه نجف و قم ، و اصفهان ، و مشهد و جز این ها از دیگر حوزه های شیعه جهان اسلام را از علم و دانش خود بهره مند ساخته اند ، که در این قلم نگاره ، و در حدً بضاعت علمی خود ، و حوصله خوانندگان ، تنها به بخشی از مرزداران اسلام در این دیار بسنده نمودم ، که صد البته سخن در این راستا و اشاره به ستارگان فروزان و برجسته آن فراوان است.
لازم به اشاره است که هم اکنون در حدود نزدیک به چهار هزار طلبه که سه هزار نفر آنان را مردان تشکیل می دهند ، در استان فارس و در ٥١ حوزه علمیه مشغول به تحصیل و فعالیت می باشند.
امیدوارم که در این راستا ضمن شرح سفر و دیدار استانی جناب آقای شهرستانی و هیأت همراه با حوزویان و اساتید و حوزه ها و مدارس علمیه شهرهای یاد شده ، اطلاعاتی افزون بر آن از حوزه های شیراز ، و مدارس کهن و تاریخ آن ها و تاثیر گزاری و حضور بزرگانی نام آور و ماندگار در تاریخ شیعه را تقدیم دارم.


جمعه هفتم اردیبهشت ۱۴۰۳

220

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900034

دیگر خبرها

  • زن و خانواده مرز مواجهه جمهوری اسلامی با غرب است
  • ۷۸ مصوبه سفر دولت به مازندران کامل اجرا شده است
  • آیت الله کوهستانی، ستاره آسمان فقاهت ایران
  • آیت‌الله اعرافی: در ‌معماری و شهرسازی الگوهای ویژه نداریم
  • با این مواد غذایی درد را فراموش کنید
  • سفر به سومین دیار حرم اهل بیت (ع) در ایران -  بخش نخست
  • ترورهای حسن صباح و پیروانش هدفمند بود / سریال حشاشین با واقعیت بیگانه است
  • محکم‌ترین اصل قانون اساسی اسلام که در نهج البلاغه آمده است
  • آیت‌الله درچه‌ای از آخرین فروغ‌های حوزه کهن اصفهان بود
  • اجرای قانون اساسی در حوزه‌های مختلف مدنظر باشد